اتیش پاره

نبودنت را دارم با ساعت شنی اندازه میگیرم... یک صحرا گذشته است!!

سلام به همه ی دوستان گلم...

با امید سپری شدن دقایقی خوش در وبلاگ....

نظر یادتون نره؟؟؟ 

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: پنج شنبه 28 ارديبهشت 1398برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خاطرات را باید ...
سطل سطل از چاه زندگی بیرون کشید
خاطرات نه سر دارند ؛ نه ته !
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند
میرسند گاهی
... وسط یک فکر
گاهی وسط یک خیابان
و گاهی حتی وسط یک صحبت ...
سردت می کنند ؛ رگ خوابت را بلدند!
زمینت میزنند ...
خاطرات تمام نمی شوند
تمامت می کنند ...
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بهشت كجاست؟
81 درصد آمریکایی ها و 51 درصد بریتانیایی ها به وجود بهشت اعتقاد دارند. اما سوالی که اینجا مطرح است این است که بهشت چه شکلی است. در طول تاریخ بیشتر کسانی که به بهشت اعتقاد داشته اند آن را غیر قابل توصیف خوانده اند! از نظر نگارنده شکل بهشت در طول تاریخ متغییر بوده است. "تو بگو بهشت چه شکلی است تا من بگویم در زندگی چه چیزی کم داری". هر قومی بهشت را مطابق ایده ال های خود می بیند . نویسندگان قرآن و انجیل در مناطق خشک و کم باران زندگی کرده اند بنابراین بهشت آنان مملو از رودخانه های جاری است و در آنجا همیشه بهار است. بهشت مردمان آفریقا (که همیشه در بند و بردگی هستند) سرزمین آزادی است که در آن همه با هم برابرند. مسلمانانی که دست به عملیات های انتحاری می زنند در جوامعی بزرگ شده اند که از لحاظ جنسی همیشه در مضیقه بوده اند بنابراین در بهشت 72 حوری انتظار آنان را می کشد. در کتیبه به جای مانده از بابل آمده است که یکی از اساطیردر جستجوی زندگی ابدی بود ندایی آمد که به دنبال چه هستی بهشت همینجاست از زندگی ات لذت ببر. فرزندانت را دوست به دار، همسرت را در آغوش بگیر و از بودن با او لذت ببر.

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀



چند روز پیش مراسم انتخاب ملکه زیبایی(دختر شایسته) کانادا برگزار شد که یک دختر ایرانی الاصل توانست این عنوان را کسب کند!
سحر بی نیاز دختری است که در کشور هند به دنیا آمده اما در ایران بزرگ شده و خانواده اش پس از چند سال به کانادا مهاجرت کرده اند.‏

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نبودی بی تو پنهان گریه کردم

تورا دیدم و خندان گریه کردم

برای اینکه اشکهایم را نبینی نشستم زیر باران گریه کردم

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اسمتو رو سیگار نوشتم

 

 

برای اولین بار کشیدم

 

 

تا بسوزی و فراموشت کنم

 

 

اما نمی دونستم با هر پوک

 

 

ذره ذره میری تو نفسم و

 

 

می شی همه چیزم

 


فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 




دعا یم کن ....دعای تو خوب است...دعای تو سرشار از پاکی است...سرشار از لبخند...

....نمیدانم چرا سرنوشت راهی جدا در پیش گرفته است....نمیدانم....

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تقدیم به عشق محبوبم که من را با خدا آشنا کرد....

 

و به من یاد داد تا به جای اینکه به بنده ی دیگری بگویم: از خدا فلان نیازرا برایم بخواه

 

(برایم دعا کن)...خود من هم ازخدای خودم خواهش کنم.... تا خدای مهربان

 

 هم مثل یک دوست بی نیازم کند....

 

 

 دنیا دیوار های بلند دارد و درهای بسته که دور تا دور زندگی را گرفته اند نمی شود از دیوارهای دنیا بالا رفت.نمی شود سرک کشید و آن طرفش را دید. اما همیشه نسیمی از آن طرف دیوار کنجکاوی آدم را قلقلک می دهد

 

کاش این دیوارها پنجره داشت و کاش می شد گاهی به آن طرف نگاه کرد.شاید هم پنجره ای هست و من نمی بینم .شاید هم پنجره اش زیادی بالاست و قد من نمی رسد با این دیوارها چه می شود کرد؟

 

می شود از دیوارها فاصله گرفت و قاطی زندگی شد و می شود اصلا فراموش کرد که دیواری هست و شاید می شود تیشه ای برداشت و کند و کند. ...شاید دریچه ای،شاید شکافی،شاید روزنی

 

همیشه دلم می خواست روی این دیوار سوراخی درست کنم.حتی به قدر یک سر سوزن،برای رد شدن نور،برای عبور عطر و نسیم،برای...بگذریم.گاهی ساعتها پشت این دیوار می نشینم و گوشم را می چسبانم به آن و فکر می کنم؛ اگر همه چیز ساکت باشد می توانم صدای باریدن روشنایی را از آن طرف بشنوم.اما هیچ وقت،همه چیز ساکت نیست و همیشه چیزی هست که صدای روشنایی را خط خطی کند

 

دیوارهای دنیا بلند است،ومن گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار.مثل بچه ی بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه ی همسایه می اندازد.به امید آنکه شاید در آن خانه باز شود.گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار. آن طرف حیاط خانه ی خداست. وآن وقت هی در می زنم،در میزنم،و میگویم:"دلم افتاده توی حیاط شما.می شود دلم را پس بدهید..." کسی جوابم را نمی دهد،کسی در را برایم باز نمی کند.اما همیشه،دستی،دلم رامی اندازد آن طرف دیوار.همین. و من این بازی را دوست دارم.همین که دلم پرت می شود ...آن طرف دیوار، آنقدر دلم را پرت می کنم تا خسته شوند،تا دیگر دلم را پس ندهند.تا در را باز کنند و بگویند: بیا خودت دلت را بردار و برو. آن وقت من می روم و دیگر بر نمی گردم

 

...من این بازی را دوست دارمفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دشواری ها نمی توانند تو را شکست دهند. هر مشکلی در برابر اراده ی بی چون و چرای تو تسلیم می شود.

 

 

تکان نخور!

روحم دارد در تو رسوب میکند!

خاطراتت در من رسوخ!

و من انحلال را به جان می خرم!
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

آدمها از جنس برگند ، گاهی سبزند ، گاهی زردند . زمستون دیده نمیشه ، تابستون سایبون سبزند . آدماخیلی قشنگند حیف که هرلحظه یه رنگند .
 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خسته ام از خودم از این روزگار

خسته ام از این مردم خرافه پرست که برای خرافاتشان هم خدا را بهانه می کنند.

خسته ام از این مردمی که به اسم اسلام خرافات را می پرستند.

خسته ام از این دین خاک گرفته که تنها نامی از آن مانده با خرواری از خرافات.

خسته ام از آدمهای دور و برم که هر لحظه و هر جا دم از دین می زنند اما تا نوبت به خودشان می رسد یادشان میرود اصلا دین و آیین چیست.

خسته ام از این دین خاک گرفته که زنان را مانند کالا می پندارد در دست شهوت پرست مردان که هر جا و هر کجا که دوست دارند از زن استفاده می کنند اما بعد ...

خسته ام از این افکار ١۴٠٠ سال پیش.

خسته ام از این افکار عصر حجری، چه را به اسم دین کامل به خورد ما میدهند.

امشب رفتم در خونه خدا، داد زدم، گله کردم که آخه این همون دین و آیینیه که تو می خوای، من بر این دین  و آیین کافرم.

میبینی از آن همه قشنگی تو و دین تو تنها نامی باقی مانده، فریاد  خدای من کجایی و چرا انقدر بر ما به دیده حقارت می نگری؟

خسته ام ...

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

می دانی ... !؟
آدم های ِ ساده
ساده هم عاشق می شوند ...
ساده صبوری می کنند ؛
ساده عشق می ورزند ،
ساده می مانند !
اما .... سخت دل می کنند ؛
آن وقت که دل می کنند
جان می دهند !
سخت میشکنند ،
سخت فراموش میکنند ...
آدم های ِ ساده … !!!

 

 

3unduxx867svgeb3mne.jpg
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دخترک خندید وپسرک ماتش برد !
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه،
سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،حرمت باغچه و دختر کم سالش رااز پسر پس گیرد!
غضب آلود به او غیظی کرد!
این وسط من بودم،سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،بین دستان پر از دلهره ی یک عاشقو لب و دندان ِتشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودمو به خاک افتادم
چون رسولی ناکام!
هر دو را بغض ربود...دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
"او یقیناً پی معشوق خودش می آید!"
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
"مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد!"
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام!
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز!
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:
این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،

 آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،

آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،

 می خواهم بدانم،

دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟

. بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

مرد بر لبه پرتگاهی راه میرفت. پایش لغزید و داشت سقوط میکرد.

ناگهان با دستانش شاخه کوچک گیاهی را گرفت.

اما خیلی زود فهمید که آن شاخه آنقدر کوچک است که نمیتواند او را نگهدارد.

پس سرش را بالا گرفت و فریاد زد:

"کسی آن بالا نیست؟"

کسی گفت: "من! من هستم."

مرد گفت: "تو کیستی؟"

او گفت: "من خدای تو هستم. خدای تو!"

مرد گفت: "خدایا نجاتم بده! من دارم سقوط میکنم."

خدا گفت: "آیا به من اعتماد داری؟"

مرد گفت: "بله"

خدا گفت: "پس دل به آن شاخه ضعیف نبند! شاخه را رهایش کن تا من دستهایت را بگیرم

مرد کمی سکوت کرد و اندکی بعد فریاد زد: "کس دیگری آنجا نیست؟!"

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اینروزا خیلی سخت میگذره،

اینروزا غم عجیبی تو چشمهای همه فامیل هست،

مادربزرگم،

اونی که با نفسهای شب و روز ما یکی شده بود داره جلوی چشمامون از دستمون میره،

یجورایی همه بغض دارن اما جرات نمیکنن جلوش گریه کنن.

آخه نمیدونه که سرطان نصف بدنشو گرفته،

هممون ریختیم بهم، همه سعی می کنن جلوی اشکاشونو بگیرن.

اما تا کی؟

هممون می دونیم تا شکستن این بغض فاصله ای نمونده، بدجوری بهش وابسته بودیم، اون هر هفته خونه یکی از ما ها بود و واسه اومدنش به خونه هامون لحظه شماری می کردیم، اما حالا ...

هرشب دورش جمع میشیم و هربار فکر میکنیم که آخرین باره که می تونیم صدای قشنگشو بشنویم.

آی خدا اینروزا چقدر سخت میگذره!

امشب وقتی دستای مهربونشو گرفتم و صورتشو بوسیدم اشک تو چشمام حلقه زد، زل زدم تو چشماش، حلقه اشک تو چشماش داغونم کرد، می خواستم همونجا کنارش بزنم زیر گریه و بلند بلند گریه کنم، چشمامو بستم و به زور پاشدم.

شاید آخرین بار باشه...

میخوام یادم بره مردمو واسه یکی از عزیزترین آدمای زندگیم بلند بلند گریه کنم.

می خوام داد بزنم، داره جلوی چشمام از بین میره و من فقط میتونم با چندتا بوس از صورت و دستاش خودمو ذره ای آروم کنم.

میخوام باهاش تا هرجا که میره منم برم، می خوام دستاشو بگیرمو هیچموقع تنهاش نذارم، می خوام ...گریه

کاش می تونستم هیچموقع تنهاش نذارم ..............................

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

وقتی حواست نیست
نگاهت میکنم
و حل میشوم در تو!
هیچ میدانی
در رویاهایم سر بر شانه ات میگذارم
و
وزش نفسهایم را بر سر انگشتانت میلغزانم؟
راستی ساعت چند است؟
باید بیدار شوم
دیگر خواب هم گنجایش رویاهایم را ندارد!

 

download3.jpg


فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

من پريشانتر از آنم که به خود فکر

 کنم و تو حيرانتر از آنکه مرا درک

کني من چنان بي خبر از خويش و

 تويي بي خبر از ما که غريبانه ترين

 شعر در آيينه ما حيراني ست

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
نویسنده: ehsan abasipour ׀ تاریخ: جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , atish-pareh.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com

parsskin go Up